چطور برای بیزنس فشن خودمون هدف هدفگذاری کنیم؟
خیلی بهتون تبریک میگم! که رسیدین به یکی از جذابترین بخش های کسب و کار، یعنی هدف گذاری کسب و کار مد خودتون! بالاخره تصمیم گرفتین بیزنس فشنی که سالها آرزوشو داشتین و با اون شکلی که دوستش داشتین، شکلش بدین. و واقعا فرقی هم نمیکنه که آیا دارین روی یه پروژه کار میکنین یا دارین روش کسب و کار خودتون کار میکنین. در هرصورت، رسیدین به بخشی که لازم شده به خوبی اهدافتون رو مشخص کنین.
هدف داشتن بهمون جهت میده، انگیزه میده و باعث میشه بتونیم ببینیم چقدر پیشرفت داشتیم. و وقتی که به هدفمون میرسیم باعث یه حس رضایت درونی خیلی فوق العاده میشه. پس شاید قدم اول، قبل از هر حرکتی، دونستن اینه که چطور اهداف بیزنس خودمون رو مشخص و تنظیم کنیم. تا بتونیم از کسب و کارمون بهترین بهرهوری رو داشته باشیم.
اما بیاین با اهداف SMART آشنا بشیم
قبل از اینکه اهداف بیزنستون رو مشخص کنین، بهتره که با مفهوم S.M.A.R.T رو آشنا بشین. این کار باعث میشه انتظارات واضح و معقولی از هدف هاتون داشته باشین و برای به حداکثر کردن شانستون، بتونین بهترین تصمیم ها رو بگیرین.
جلوتر راجع به هرکدومشون مفصل صحبت میکنیم، اما .. قبل از همه چیز بذار بگم SMART مخفف چه کلماتی هست. و یه هدف چه ویژگی هایی باید داشته باشه:
- Specific (مشخص باشه)
- Measurable (قابل اندازه گیری و سنجش باشه)
- Attainable (دست یافتنی باشه)
- Relevant (مرتبط باشه)
- Timely (براش زمان بندی داشته باشیم)
۱- Specific، یا مشخص بودن هدف
همییییشه « فروش بیشتر محصولات» یه هدف خوب بیزنس هست، اما به ندرت به جزئیاتش پرداخته میشه. اهداف شما باید تا حد امکان مشخص باشه. مثلاً هدف «فروش n تعداد مانتو در یک هفته» خیلی بهتریه. جزئیات به اهدافمون «قدرت ارزشمندی» میدن و به اینکه چطور به سمتشون جرکت کنیم هم بسیار کمک میکنن.
۲- Measurable، قابل اندازه گیری یا قابل سنجش بودن هدف
بیزینس، همش عدده! هرچیزیش رو که نتونستیم تبدیل به عدد کنیم، و شاخص اندازه گیری ای بذاریم احتمالا یه روزی از دستمون در میره! پس این یه چیز ضروریه که بتونید هر هدفی رو که مشخص میکنین بتونین با یه سری اعداد اندازهگیری کنین و براش تخمینی بزنید. مثلا «فروش ده کالا در ماه اول» یک هدف قابل اندازهگیریه. ما کاملا میدونیم به چه عددی تا پایان ماه میخوایم برسیم، و آخر ماه هم میتونیم به وضوح ببنیم که تا چقدر از هدفمون محقق شده.
۳- Attainable، یا دست یافتنی بودن هدف
واقع بینی بخش مهمی از موفقیت در بیزنس فشنه؛ چیزی که بچههای فشن عموما اون رو با رویاپردازیهای خوش بینانه (شاید) خرابش میکنن و از همینجا آسیب میخورن (متاسفانه). هدفِ «فروش صدتا شومیز در یک هفته» میتونه بشدت جذاب باشه و سود زیادی برامون ایجاد کنه، اما … آیا واقع بینانهاس؟ شاید بد نباشه که ببینیم هفتهی قبل چقدر فروش داشتیم، اگر که ماه قبل فقط هشت تاست پس شاید «فروش ده شومیز تا پایان ماه» دست یافتنیتر و واقعی تر باشه ^__^
۴- Relevant، یا مرتبط بودن هدف
وقتی میخواید وارد جریان هدف گذاری کسب و کار مد بشین، باید شرایط فعلی بازار رو در نظر داشته باشین و هدف گذاریتون مرتبط با اوضاع باشه. شاید همیشه برای هر محصولی مشتریای باشه، ولی مثلا هدف فروش ۱۰۰ کت زمستونی در تابستون، عملا یه چیز غیر ممکنه. یا مثلا اگه یه نفر (مثلا طراح شال و روسری) هستی و میتونی در هفته ۵ تا طرح طراحی کنی، هدف طراحی ۴۰ طرح جدید در ماه … زیادی خوش بینانهست! (میتونستم یه چیز دیگه بگم!:دی)
۵- Timely (یا Timebound) بودن هدف، یا در چارچوب زمان بودن
اگه میخواین به هدفهاتون توی یه سری زمانهای رندوم برسید (یا حتی نرسید!)، براشون زمانی تعیین نکنین! هدف اصلا با معیار زمانیشه که شناخته میشه. هر هدف باید یک مهلت یا زمان مشخصی داشته باشه. بدون محدودیت زمانی، تقریباً غیر ممکنه که میزان موفقیتتون رو اندازه بگیریم!
مثلا یه هدف گذاری خوب، میتونه این شکلی باشه «فروش ۲۰ عدد مانتوی (با یکم جزئیات) طی یک ماه آینده، از طریق شرکت در ۲ رویداد فلان و فلان»
هم مشخصه، هم قابل اندازه گیریه، هم منطقی میتونه باشه، هم براساس توان تولید و فروشمون گذاشته شده و هم هدف داره. دیگه چی بهتر از این؟ ^__^
شکوندن هدفهای بزرگ یه کسب و کار مد، به هدفهای کوچیکتر
به احتمال خییلی زیاد، دوستای (بشششدت) هنرمندمون به رویای کسب و کار اینطور نگاه میکنن: «داشتن یه کسب و کار محبوب و پر رونق، که مخاطبهای زیادی داشته باشه، تا بتونم به خوبی هنر و مهارت هام رو بهشون ارائه کنم. طوری که هرگز مثل اون رو جای دیگه ای ندیده باشن» حالا با یکم جزئیات کمتر، یا بیشتر :)
اما! این خوبه، ولی کافی نیست ^__^
برای اینکه مطمئن میشین که به همهی این رویاها میرسین، باید اونها رو به خوبی تجزیه تحلیل کنین.
حالا که قالب هدفگذاری رو فهمیدیم، توی این مرحله، میخوایم روش هدف گذاری رو یاد بگیریم!
۱- برای شروع هدف گذاری کسب و کار مد، با یه هدف نسبتا جامعتر شروع کنین
تمام اهداف بزرگ و روحیه بخشی که برای کسب و کار مد خودتون دارین رو لیست کنین!
مهم نیست که چقدر وافع بینانه باشن، یا اینکه تا چه حد دست یافتنی هستن.
وقت بذارین و تمام چیزهایی که به ذهنتون میرسه رو لیست کنین :)
الان، فقط وقت یادداشت کردنشونه
اینکه یه هدف کوتاه مدت (مثلا برای آخر ماه آینده) رو انتخاب کنین، یا یه هدف بلندمدتتر، کاملا به خود شما بستگی داره. بعد از اینکه تمام هدفهاتون رو نوشتین، زیاده روی نکنین، و سه تا ازاونها که انگیزه و انرژی کافی رو براش دارین رو انتخاب کنین.
۲- هدفها رو بشکنید به اهداف کوچیکتر
معمولا هر هدف بزرگی که انتخاب میکنیم، میتونه به سه یا پنج هدف کوچیکتر تقسیم بشه. ببینین الان چیکار میتونید بکنید که به اون هدف بزرگتون نزدیکتر شید؟
مثلا: اگر که هدف بزرگتون راهاندازی یک بیزنس فشنه، میتونین به این اهداف کوچیکتر اونو بشکنید:
- نوشتن یک برنامه کسب و کار (بیزنس پلن)
- انتخاب کنید که چه محصولاتی میخواید بفروشید
- یک محل برای فروشش انتخاب کنید
- یک برنامه بازاریابی براش بنویسید
هر کدوم از این اهداف، یک هدف جداگانهاس که میتونین اونو انتخاب کنید و با فرمول S.M.A.R.T مطابقت بدید و به مرحلهی بعد برید.
۳- پیدا کردن مراحل
حالا اهداف کوچکتری که دارین رو به یک لیستی از مراحلی که برای دستیابی به هدفتون لازمه انجام بشه، تقسیم کنید. مثلاً برای ایجاد یک برنامهی بازاریابی، میتونید موارد زیر رو بنویسید:
- مشخص کردن بودجه
- انتخاب جامعه مخاطب اون برنامه بازاریابی
- انتخاب روشهای بازاریابی
- اسمارت کردن هدف بازاریابی
- مشورت با علیرضا 😀
- و…
و به این صورت، اهداف بزرگ و بلندمدت شما به اهداف کوچکتر و عملیتر تبدیل میشن، که از همین امروز میتونین اونها رو شروع کنین. طبق تجربه من، اگه همیشه از این روش هدفگذاری استفاده کنین، و حتی اگه ۶۰ درصد برنامهتون هم عملی بشه، بازم زودتر از چیزی که فکر میکردین به هدفتون میرسین :)
البته این چراغ سبز من به تنبلی یا خوب انجام ندادن کارها نیستها!
از بس صنعت بیسوادی داریم (فشن رو میگم) یکم هم که با برنامه باشی، سریع متمایز میشی :)
شناسایی منابع مورد نیاز
همینطور که دارین اهدافتون رو مشخص میکنین، باید حواستون به منابعی که برای هر مرحله لازم دارین باشه. خیلی وقت ها پیش میاد که منابع کافی رو برای کار در راستای اون هدفتون ندارین، که در این صورت باید هدفتون رو یه بازنگری روش بکنین، ببینین که چرا اون هدف رو قبلا انتخاب کرده بودین، و دوباره بهش فکر کنین که آیا روش دیگهای برای رسیدن به اون هدف – از راه دیگهای- هست یا نه. (معمولا راهش پیدا میشه، ولی اگه نشد، به فکر راه های جایگزینی باشین که دقیقا شما رو به همون نتیجه میرسونه.)
دوتا از اصلیترین منابعی که معمولا کسب و کارهای مد باهاش روبرو هستن، پول و زمان هست. (به خصوص زمان! برخلاف حدسی که ممکنه خیلی ها بزنن!)
اینحور وقتا، ممکنه بهترین راه این باشه که قبل از اینکه شروع کنین، منابعتون رو افزایش بدین. در غیر اینصورت، میبینین که کار رو شروع کردین، اما هیچوقت به اون خوبی که منتظرش بودین پیش نرفته. یا حتی بدتر! ممکنه بخاطر کم بودن منابعش، کار اصلا شکل نگیره و شکست بخوره!
بنابراین، داشتن روحیهی خوب، خوبه! ولی حتما اگه قبلا امتحانش کردین میدونین: هیچ چیز بیشتر از یه تلاش بی ثمر و فرسایشی، نمیتونه یه ایدهی عالی و یه روحیهی عالی رو نابود کنه! یادتون باشه منابع شما، سوختی هستن که قراره بسوزه و شما رو به پیش ببره! برای همین مطمئن بشین به اندازه کافی از انواع سوختها دارین!
حتی مقداری سوخت برای وقتایی که راه رو گم کردین یا مسیر اشتباهی رو رفتین و مجبور به بازگشت شدین هم در نظر بگیرین!
بازنگریِ مرتبِ اهداف
توی این فرایند هدف گذاری کسب و کار مد، اهدافمون مرتبا نیاز به بازبینی و بازنگری دارن. دلیلش هم سادهس، خیلی وقتها، وقتی دارین برای رسیدن به اهدافتون کار میکنین، به یکباره چشماتون رو باز میکنین و میبینین که خیلی وقته از مسیری که میخواستین برین دور شدین؛ چند وقتی هست که از این تغییر مسیر گذشته و الان دارین به کل یه هدف کاملا جداگونهای رو دنبال میکنین.
یکم درباره خودم: تعریف از خود نباشه، من آدم بشدت متفکری هستم. لحظهای نیست که در حال فکر کردن به کارم، روشهای پیشرفت اون، و آنالیز یه چیز نباشم. و خب! این زیاد باعث دردسرم میشه. چون همیشه نیروی فکرم، از منابع انجام دادن کارهام بیشتره، و وقتی یه همچین جایی میبینم که از مسیر اصلی جدا شدم، با خودم میگم: خب! من که میتونم هردوش رو دنبال کنم، بذار توی دوتا مسیر پیش میرم.
هرکدوم از اونها، بعدها مسیرهای داخلی خودشونو پیدا میکنن، و زمانی به خودم میام که دارم چندین کار رو با هم دنبال میکنم!
برای همین، توصیهای رو بهتون میگم که خیلی وقت پیش، یکی که به خوبی کارها رو به سرانجام میرسوند بهم گفت:
اول کارهای قبلی رو تموم کن، بعد کار جدید باز کن!
شاید به نظر خیلی منطقی باشه، ولی توی جلسههای مشاورهم خیلی دیدم که خیلیهامون این توصیه رو نادیده میگیرم. در یک زمان، فقط یک کار رو انجام بدین. هدفتون رو حفظ کنین و در مسیر بمونید. (حتی اگه بعد از بازنگری هدفتون رو آپدیت کردین، بازم توی مسیرتون بمونین) و کاری کنین که اهداف اصلیتون، مانع برنامهریزیهای فوریتون بشن.
برای من، تکرار این جمله از آبراهام لینکولن بشدت کار کرده! :
«انضباط شخصی، انتخاب بین چیزی که همین الان میخوام، و چیزی که بیشتر از همه میخوام هست.»
امیدوارم برای شما هم کاربردی باشه :)
نمونههایی از انواع هدف گذاری کسب و کار مد
خب! من اینجا یه سری سرنخ براتون میگذارم، که میتونین اونها رو به روش خودتون توسعه بدین و یه سری ایده برای هدف گذاری بهتون بده.
(توجه: اینا خودشون به خودی خود هدف نیستن! باید توسعهشون بدین، اسمارتشون کنین، تا تازه تبدیل به هدف بشن. اینا فقط سرنخ هستن)
- افزایش شناخته شدگی برندمون
- استخدام همکاران جدید (یا اولین همکارمون)
- افزایش ترافیک وب سایتمون
- اتخاذ تصمیم برای داشتن یه استراتژی دیجیتال برندینگ جدید
- افزایش فالوورهای شبکههای اجتماعیمون
- راه اندازی لاین جدیدی از محصولات
- لانچ و ارائه کالکشن جدید
- تست ایده (های) جدید
- مرور یا آپدیت بیزینس پلن (یا همون برنامه کسب و کارمون)
- افزایش بهرهوریمون در …
- توزیع کنندگان قابل اعتماد را هدف قرار بدید
- پیدا کردن یه محل برای فروش به صورت فیزیکی
دیگه از همین امروز میتونین هدفها کسب و کار فشن خودتونو مشخص کنین ^__^
داشتن یک سری اهداف مشخص، بخش جدایی ناپذیری از مسیر پیشرفت بیزینس فشن ماست. قبل از هرکار دیگهای، پیدا کردن همین اهدافه که کسب و کارمون رو توی مسیر درستش نگه میداره. برای همین از همین امروز شروع کنین. رویاهاتون رو راجع به کسب و کار یا برند فشن خودتون به یاد بیارین. اونها رو بهشون ساختار بدین و ببینین اگه بخوان تبدیل به یه سری هدف بلند مدت بشن، تقریبا چطوری میشن. اهداف بلند مدتتون رو با روشی که توی این پست بلاگ گفته شد، به اهداف کوچیکتر بشکنید، اونها رو اسمارت کنین و شروع کنین :)
توی این مطلب، یاد گرفتیم یه هدف خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشه، هدف گذاری کسب و کار مد خودمون رو یاد گرفتیم و الان میتونیم به خوبی برای هرکاری هدفی که به ذهنمون میرسه یه برنامه ریزی کامل و درست داشته باشیم ^__^
حالا شما برای من تعریف کنین:
- تاحالا برای هدف گذاری کسب و کار مد خودتون چه کارهایی انجام داده بودین؟
- توی هدفگذاری هاتون اصلی ترین چالشی که داشتین چی بوده؟
- آیا شما هم از این دست افراد هستین که ایده های بسیار بسیار زیادی دارن، اما (تا قبل از این مقاله) نمیدونستن از کجا شروع کنن؟ :)
- تاحالا هیچ هدفی رو اسمارت کرده بودین؟ :)
- و آیا دوست دارین برای هدف گذاری، یه پلنر درست کنم که دانلود کنین؟ :)
خوشحالم میکنین نظرتون رو با من به اشتراک بگذارین ^__^
علیرضا امیریفلاح: دیجیتال برندینگ مد و فشن
نظر شما چی بود؟ بیاین گپ بزنیم!