تو فکر راه انداختن یه کسب و کار مد هستی؛ همیشه ایده های مختلف و تصاویری از طرحها و کسب و کاری که دوست داری توی ذهنت میاد و دوست داری که هرطوری که شده، کسب و کاری بسازی که محبوب و موفق. آفرین! پس به پیش برو! در این پست، میخوام ۹ نکته و ۹ درسی که من تو دنیای بیزینس آموختم و دوست دارم که تو هم بدونی، بهت معرفیشون کنم. ۹ نکته ای که در استارتآپهای خودم، در مشاورههام یا در بین دوستانم در دنیای مد بسیییااااار دیدم :)
پس وقت و تلف نکنیم و بریم سراغ اولین نکته از « ۹ نکته کسب و کار مد» !
۱- برنامهریزی، برنامهریزی، برنامهریزی!
شاید بچههای دنیای هنر بابت این از من متنفر بشن، چون برنامه ریزی، هدف گذاری و چیزهایی مثل این براشون بشدت ملال آوره :)
ولی خب! الان داریم از دید کسب و کار نگاه میکنیم. به نظرت اولین کاری که هر کارآفرینی باید برای کسبوکارش انجام بده چیه؟ برنامهریزی. ما باید برای اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدتمون برنامهریزی کنیم. چرا که این اهداف (نه افکار!) وقتی در ذهنمون حضور داشته باشن ما رو به سمت جلو سوق میدهند. شاید الان اشتیاق زیادی برای ورود به دنیای مد داشته باشی، اما ۷ ماه دیگر و زمانیکه کم کم چالشهای مختلف پیداشون شد و شکی به دلت افتاد، همین اهداف بهت انگیزه خواهند داد.
برای هر کدوم از اهداف، گامهایی که برای دستیابی به آنها هم نیاز هست برداریم رو هم بنویس. این گامها ممکنه رسیدن به هدف مالی خاص، ایجاد ارتباط با تأمینکنندگان، عمدهفروشان و یا دسترسی به مخاطبین بیشتر باشه.
برنامهریزی، همه جنبههای کسبوکار شما مثل بازاریابی، امور مالی و تولید را دربرمیگیره.
سعی کن به دور از ایدهالگرایی و گیر کردن بیش از حد روی یه موضوع، افکارت رو نسبت به مفهوم کسبوکارت دقیق و منسجم کنی.
۲- مشتریانت رو بشناس
نکته بعد، که همیشه یکی از اصلی ترین نکات هست، اینه که “چه کسی” قراره محصولات فوقالعاده تو رو بخره؟
دومین قدم، اینه که مخاطبان هدف کسب و کارت رو مشخص کنی و سپس همه نکات مربوط به اونها رو بفهمی.
اینکه اونها از چه شبکههای اجتماعی استفاده میکنند؟ آیا میشه که حتی با بروشور و تبلیغات کاغذی به اونها دسترسی پیدا کرد؟ آیا ایمیل زدن انتخاب خوبی برای بازاریابیه؟ یا بیشتر جذب اینفلوئنسرها و فشن بلاگرها میشن؟ کسبوکارهای دیگه حوزه مد که شبیه به مال ما هستن، چطور بازاریابی خودشونو انجام میدن؟ چه ترندهای مدی برای مشتری ها جذابتره؟ این مشتریها از چه کارهایی هنگام تفریح بیشتر لذت میبرند؟ میتونیم بین عادتهای تفریحیشون، یه عادت خرید از کسب و کارمون رو وارد کنیم؟!
پس قدم دوم، اینه که همه اطلاعات دموگرافیک مربوط به اونها را جمعآوری کنی و سپس کسبوکارت را با توجه به اونها طراحی کنی.
۳- هویت برند خودت رو بساز
درسته که ساخت هویت یه برند مثل برندهای شناخته شده میتونه نسبتا سخت باشه، ولی واقعا نیازت هم (حداقل در موقع شروع) به حد اونها نیست.
وقتی مشتریهات رو شناختی، میتونی برند فشن خودت رو بسازی ، طوریکه مردم رو مثل زنبورهایی که به سمت گل میان، به سمت خودش جذب کنه. فکر کن فشن از دیدگاه برند تو چه تفاوتهایی میتونه داشته باشه. با این دیدگاه، برندت رو با استفاده از رنگها، سمبلها، تصاویر و کلمات طراحی و ابراز کن.
(برای شروع، اکثرا همین کافیه، ولی اگه میخوای بیشتر روش دقیق بشی، میتونی بهم پیام بدی)
کلید موفقیت ساخت یه برند چیه؟ تداوم و تکرار! -البته به شیوه خوبش- وقتی به طور مداوم در پلتفرمهای مختلف، بازاریابی انجام بدی، مردمی که چندین بار برتدت رو میبینن، میتونن اون رو به یاد بیارن.
۴- از وبسایتت استفاده کن
نمیخوام واقعا سختش کنم، ولی به نظر من برندی که وبسایتی برای معرفی خودش نداشته باشه، زیاد جدی نیست. صرفا یه پیج اینستاگرامیه که دوست داره خودش رو جذاب نشون بده.
حضور آنلاین ما، خصوصا توی این سالها بسیار مهمه. وبسایت خودت به زیباترین و جذابترین حالت ممکن بساز. از همه توان و خلاقیتت برای طراحی یک وبسایت سرشار از تصاویر فوقالعاده از محصولاتت استفاده کن.
وبسایت تو، سرزمین و دنیایی هست که برندت میخواد مخاطبش رو وارد اون کنه. برای همین تنها یک عکس ساده از لباسها نگیر. بهترین عکسهایی که میتونی رو از اون بگیر، به شکلی که مخاطب وقتی خودش رو با اونها تصور میکنه، بینهایت زیبا و حیرتانگیز شده باشه. جزئیات محصولت رو به جذابترین حالت خودش بنویس.
همیشه مشتریها میخوان بدونن که دقیقا دارن چی میخرن، وگرنه کلا اون رو نخواهند خرید.
وب سایت میتونه به دو شکل باشه، یا صرفا برای معرفی باشه، یا به صورت فروش محصول. (دقت کن نگفتم فروشگاهی! همه نباید دیجی استایل باشن!)
اما چیزی که مهمه، داشتن قیمت در حالت فروش محصول هست. بنحوی راجع به قیمتگذاری تحقیق و بررسی کن که انگار ادامه کسبوکارت به همین یک مورد وابسته هست. هزینههای تولید و قیمت وبسایتهای مشابه را بررسی کن و بدست بیار حداکثر قیمتی که مخاطبینت حاضر به پرداخت هستن چقدر هست. و سپس قیمتی تعیین کن که بیشتر از هزینههای تولید و کمتر از مقداری که بدست آوردی باشه.
۵- نیاز نیست که حتما خیلی بزرگ شروع کنی
علیرغم اینکه ذهنت قادر طراحی طرح های زیادی هست، همیشه توصیه میشه که با تعداد کم و محدود شروع کنی. میتونی با یک لاین تولید برای یک طرح شروع کنی. همان یک محصول را به بهترین محصول ممکن تبدیل کنی و اون رو بفروشی. این استراتژی باعث پایین اومدن هزینهها میشه که برای شروع نکته خوبیه.
اشتباهی که همه میکنن، اینه که میخوان بشدت شلوغ، و با دست پر شروع کنند. خب! اگه به موفقیت ختم بشه، اتفاق خوبیه. ولی با توجه به اینکه از هر ۱۰ کسب و کار کوچیک، ۹ تاشون شکست میخورن، برای تو که تازه شروع به تجربه کسب و کار کردی، میتونه ریسک بالایی به حساب بیاد. درکل پیشنهاد نمیشه که در ابتدای کار هزینه زیادی انجام بدی. در این مرحله، شروع کار مهمتر از تنوع و تعداد کارها هست. با این کار تمرکزمون از تولید، به سمت یادگیری فنون کسبوکار منجر انتقال پیدا میکنه.
معمولا بهترین نکات کسبوکار رو وقتی یاد میگیریم که کسبوکارمون رو به راه انداخته باشیم.
برای هین به آرومی کسبوکارترو شروع کن و کم کم از نردبان ترقی بالا برو :)
۶- میتونی در ریسک ها و سود، با کسی شریک بشی
خیلی وقت ها، شروع بیزینس به همراه یک یا دو شریک کاری، میتونه خیلی خیلی مفید باشه. اگر طرحهایی که مد نظر داری، به همون خوبیای باشن که فکرش رو میکنی، بالاخره یکی پیدا میشه که پتانسیل های کار و آینده اون رو ببینه و باهات شریک بشه. از طرفی، عموما کسایی وارد شراکتی میشن، با خودشون یک سری نکات مثبت هم وارد کار میکنن. (ممکنه تخصصشون باشه، حضور فیزیکیشون باشه، سرمایهشون باشه، یا … )
مثلا ممکنه که شریکت تجربه خوبی در بررسی جریان مالی داشته باشه. یا ممکنه بتونه یک مشتریان جدیدی رو به سمت کسب و کارتون جذب کنه که هیچوقت فکرش رو هم نمیکردی. جدای از این، ریسک ها رو هم کاهش میدی. وقتی با کسی شراکت میکنی، اون رو هم در هزینهها و هم در ریسکها شریک میکنی. اینجوری، جدا از اینکه شروع آسونتری خواهی داشت، ضررهای احتمالی هم میتونه بینتون تقسیم بشه و خیلی آسیب نخوری.
۷- مهارت هایی که به ساخت یک کامیونیتی ختم میشن
فکر نمیکنم کسی بتونه منکر اهمیت ارتباطات بشه. کسب و کار مد شما، هم به مشتریهاش و هم به احتمالا یک سری همکار و تامین کننده احتیاج خواهد داشت.
برای همین باید سعی کنی که توی اون کسب و کار مد که خلقش میکنی، تا جای امکان ارتباط بسازین و با افراد مختلف ارتباط بگیرین؛ چون هر برندی، به یه سری افرادی احتیاج داره که راجع بهش حرف بزنن و با بقیه به اشتراکش بگذارن. به طور خیلی خلاصه، به یک جامعه (یا کامیونیتی) احتیاج داری.
پس با دیگران ارتباط برقرار کن!
به عنوان یه راهکار، اگه هنوز هویت و شخصیت برندت کامل نکردی، بهترین راه رفتار، همین رفتار حرفهای، مبادی آداب و صادقانه ست. اگه یه مشتری ناراضی، کامنتی منفی راجع بهتون میگذاره، با صبر و ادب پاسخ بدی و اصطلاحا «کمک کننده» باشین. (متاسفانه، کلمهی درستی تو فارسی براش نداریم! امان از فرهنگ کسب و کاریمون!) داشتن یه وبسایت، ثبت یه برند و داشتن یه پیج اینستاگرام که کاری نداره، مهم، موفق بیرون اومدن از آزمونیه که مخاطبینمون برامون در نظر گرفتن. برای همین، وقتی بفهمند که خرید از کسب و کار مد شما چقدر جذاب، راحت و پر از حس خوبه، به سمتتون برمیگردن. و از همه مهمتر، برندتون وفاداری مشتریان خودش رو خواهد داشت که سرمایه بسیار بسیار با ارزشیه. به همین دلیل، داشتن مهارت ارتباطی، یکی از بهترین نکات مربوط به هر کسب و کار مد هست.
۸- مدام فیدبک بگیر
تو کتاب «استارتاپ ناب» اصلی مطرح میشه که میگه استارت آپ هایی که این سه مرحله رو طی میکنن، معمولا بهترین رشدها رو دارن. میگه که چرخهی «ارائه، بازخورد گرفتن و توسعه» بهترین روش پیشرفت دادن یه استارت آپ میتونه باشه. برای کسب و کارهای نوپایی که ما تاسیس میکنیم هم همینه. خیلی وقت ها ما «فکر میکنیم» که میدونیم در بازار چه خبر هست، یا مخاطب ها چی میخوان، در صورتی که یه نسخهی خیلی محدود و آسیب دیده، از نظرات مخاطب ها و کارشناس ها رو توی ذهن داریم. برای همین، سعی کن که به نظرات گوش کنی. از متخصصها و افرادی که واقعاً به برنتون علاقه دارند، نظر بپرسین و از توصیههاشون استفاده کنین.
به این شکل کسب و کار مد شما میتونه از نردبون ترقی بالا رفته و به اهدافش دست پیدا کنه.
۹- همه چیز رو ثبت و بررسی کن
بعنوان یه کارآفرین، ما باید یک بیزینسمن، یا بیزینس وومن حرفهای باشیم. مسلما اشتباهاتی داریم. اما از اونها درس میگیریم. بسعی کن همه چیز رو مستند کنی، لیست کاملی از اتفاقات مهم کسب و کارت داشته باش و همه چیز رو با دلیلش و چرایی اون یادداشت کن. به آمار و ارقام بشدت بها بده و رشد کسب و کارت رو رصد کن.
مثلا بدونی چه اتفاقی برای پولهات میافته. چه محصولاتی آماده شدند و به طور متوسط چقدر طول میکشه که به فروش برسن؟ روزانه چند مخاطب جذب میکنی؟ چقدر از مخاطبها تبدیل به خریدار میشن؟ نظرات اونها چی هست؟ چه حسی از محصولت دریافت میکنن؟ یا چقدر راضی هستن؟ چقدر برای تبلیغات سرمایه گذاری کردی؟ و … سوالهایی که کسب و کار با کسب و کار میتونه متفاوت باشه.
تجربه شخصی من میگه که توی این مسائل، به ذهنت اعتماد نکن و برای تصمیمی گیری از اطلاعاتی که در کسب و کارت بدست میاری استفاده کن. تقریبا زمانی نیست که ذهن بتونه تمام داده ها رو توی خودش نگه داره. و حتی اگه نگه داره، معمولا اطلاعات همین ماه رو توی خودش نگه میداره یا نهایتا سه چهار ماه اخیر رو.
و میدونم :)
سر و کله زدن با اعداد شاید به اندازه بافتن یا دوختن یه لباس بچهگونه جذاب نباشه، اما باید برای هر دوی اونها وقت بگذاری.
این نکته، یکی از نکاتی که هست که تقریبا تمام کارآفرینهای تازه کار ندیدهاش میگیرن. حتی خود منم توی بیزینس اول و حتی بیزینس دومم که راه اندازی کردم، این مورد رو رعایت نکردم. و خب! شکست خوردند :)) احتمالا دلایل زیادی داشتن، ولی یکیشون مسلما همین بوده و برای همین توی لیست نکتههای کسب و کار مد، جا گرفته.
جمع بندی
دنیای کارآفرینی در دنیای مد، دنیای بشدت جذاب و حتی بعضی وقتها اغواگرانهای هست. دنیایی که اگه به صرف علاقه واردش بشیم، ممکنه ما رو غرق خودش کنه. در این مطلب، ۹ نکته کسب و کار مد برای هر کارآفرین مد رو با هم مرور کردیم تا با استفاده از اونها، بتونیم برند یا کسب و کار مد موفقتری داشته باشیم. خیلی دوست دارم که تا اینجا که این مطلب رو مطالعه کردی، بهم بگی کدوم از این نکات برات جذاب تر بود، یا به زیاد به فکرش نبودی؟ و کدوم از اینها، برات خیلی موضوعیت داره؟ اگه تو بخوای یه نکته به این نکات، برای راهنمایی یه کارآفرین تازه کار مد اضافه کنی، چه نکتهای اضافه میکنی؟
خوشحال میشم که نظرت رو در بخش کامنت ها با من به اشتراک بگذاری :)
علیرضا امیریفلاح: دیجیتال برندینگ مد و فشن
نظر شما چی بود؟ بیاین گپ بزنیم!